- بالا آمدن (مُ رَ ضَ)
برشدن. برآمدن. ارتفاع گرفتن. صاعد شدن.
- بالا آمدن آب رود یا دریا، مد پیدا کردن آب. طغیان کردن آب. ارتفاع گرفتن و برآمدن آب.
- بالا آمدن جان، تعبیری دشنام گونه است مردن و جان دادن یا جان سپردن را.
- بالا آمدن ساختمان، به مرحلۀ پوشش رسیدن آن. برآمدن دیوارهای آن. از زمین برتر شدن پایه های ساختمان.
- بالا آمدن شکم، نفخ کردن شکم. باد کردن شکم.
-
- بالا آمدن آب رود یا دریا، مد پیدا کردن آب. طغیان کردن آب. ارتفاع گرفتن و برآمدن آب.
- بالا آمدن جان، تعبیری دشنام گونه است مردن و جان دادن یا جان سپردن را.
- بالا آمدن ساختمان، به مرحلۀ پوشش رسیدن آن. برآمدن دیوارهای آن. از زمین برتر شدن پایه های ساختمان.
- بالا آمدن شکم، نفخ کردن شکم. باد کردن شکم.
-
